پيام
+
عصر يک جمعه دلگير دلم گفت/
بگويم بنويسم که چرا عشق به انسان نرسيدست/
چرا آب به گلدان نرسيدست و/
هنوزم که هنوز است/
غم عشق به پايان نرسيدست/
بگو حافظ دل خسته ز شيراز بيايد بنويسد/
که هنوزم که هنوزاست/
چرا يوسف گمگشته به کنعان نرسيدست/
چرا کلبه ي احزان به گلستان نرسيدست/
عصر اين جمعه ي دلگير وجود تو کنار دل هر بيدل آشفته شود حس/
تو کجايي گل نرگس؟

×رزسفيد×
91/1/25
سائلان الحسين
روز جمعه ، رو به قبله ، دست به سينه ، بر سر پا ، کمترين هديه از ما
ياد مولا ( السلام عليک يا حجت الله في ارضه )