تاریخچه آسمان شب
جهان خلق شده بسیار بزرگ میباشد,اگر خورشید را به اندازه دانه نمک کوچک کنیم,زمین نقطه ای میکروسکوپی خواهد شد در مداری به شعاع یک اینچ,وقطر مدار مریخ به اندازه یک کف دست.
در این مقیاس کوچک فرضا نزدیکترین سیاره چیزی در حدود 4 مایل باید فاصله داشته باشد البته فرضا.
آیا ممکن است روزی نوادگان ما همانطور که اجداد دریانوردشان در زمین به اکتشاف میپرداخته اند,روزی پا بر سیارههای فراتر از منظومه شمسی بگذارند,به هر ترتیب پروازهای بین سیاره ای هنوز برای ما نمودی ناامید کننده است.
اگر موجودات اندیشمند دیگری در منظومات شمسی وجود داشته باشند,پس میتوانیم با آنها رابطه برقرار کنیم,ویجرهای دوقولوی کهکشان پیما که در سال 1977 فعالیت خود را آغاز کرد,اکنون در شرف خروج از منظومه شمسی هستند.آنها حامل مجموعه ای زر اندود از عکسها ,اصوات,و موسیقی زمینی هستند که برای موجودات فضایی که ممکن است روزی با آنها برخورد کند فرستاده میشود,اگر چه ویجرها با سرعت 50 برابر یک هواپیمای جت حرکت میکنند 70 هزار سال طول خواهد کشید تا به ستاره ای دیگر برسد.
در گذشته گالیله وجود سیارات را اثبات کرد.بشر همواره در فکر جستجوی اعماق فضا بوده است,کپلراختر شناس آلمانی به گالیله خاطر نشان کرد.اگر برای فضا کشتیها و یا سفینههایی وجود داشت افرادی خواهند بود که از فواصل هولناک باکی نداشته باشند.
تمام کسانی که وقت خود را صرف تماشای آسمان شب میکنند دیر یا زود چیزی را خواهند دید که نمیتوانند شناسایی کنند.مهمترین بخش سوال اینست که چه طور دیدهها را تفسیر میکنیم.
وقتی یک شی نورانی واقعی به پرواز در میآید مثل یک شهاب سنگ که در بعد از ظهر روز 10 آگوست سال 1992 از آسمان نیویورک بیش از هر چیزی دیگر شاهدان عینی پیدا میشود.
ولی هنوز مردم یوفوها را سفینه فضایی میپندارند,چرا؟
چرا این ادعا که شی نورانی در آسمان مهاجمند و یا سفینه فضایی اند تفسیری است که هر چیزی را و در عین حال هیچ چیزی را توضیح نمیدهد .
شاید به این خاطر است که ما انسانها عادت داریم تصویر عمیقتر از بیمها (ترس) و امیدهای خود را به آسمان افکنیم.
اما آیا قطعا میتوانیم وجود موجودات فضایی را رد کنیم , 400 میلیارد ستاره و 500 میلیارد کهکشان , آیا ما تنها موجودات در این کهکشان هستیم؟
غیر ممکن است