هیئت سائلان الحسین اصفهان |
مردی بود منافق اما زنی مومن و متدین داشت. این زن تمام کارهایش را با “بسم الله ” آغاز میکرد. شوهرش از توسل جستن او به این نام مبارک بسیار غضبناک میشد و سعی میکرد که او را از این عادت منصرف کند.روزی کیسه ای پر از طلا به زن داد تا آن را به عنوان امانت نگه دارد. زن آن را گرفت و با گفتن ” بسم الله الرحمن الرحیم ” در پارچه ای پیچید وبا ” بسم الله ” آن را در گوشه ای از خانه پنهان کرد، شوهرش مخفیانه آن طلا را دزدید و به دریا انداخت تا همسرش را محکوم و خجالت زده کند و ” بسم الله ” را بی ارزش جلوه دهد. سپس به مغازه ی خود برگشت. در بین روز صیادی دو ماهی را برای فروش آورد . آن مرد ماهی ها را خرید و به منزل فرستاد تا زنش آن را برای نهار آماده کند. زن وقتی شکم یکی از آن دو ماهی را پاره کرد ناگهان دید که همان کیسه ی طلا که پنهان کرده بود درون شکم اوست. آن را برداشت و با گفتن ” بسم الله ” در مکان اول خود گذاشت. شوهر به خانه آمد و کیسه ی زر را از زن طلب کرد. زن مومنه فورا با گفتن ” بسم الله ” از جای برخاست و کیسه ی زر را آورد. شوهرش خیلی تعجب کرد و سجده ی شکر الهی بجا آورد و از جمله ی مومنین و متقین گردید. [ یکشنبه 91/9/19 ] [ 11:49 صبح ] [ علمدار ولایت ]
[ نظرات () ]
|
|
[ طراحی : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |