هیئت سائلان الحسین اصفهان |
[ چهارشنبه 90/11/26 ] [ 10:1 عصر ] [ علمدار ولایت ]
[ نظرات () ]
با توام قیصر امین پور [ چهارشنبه 90/11/26 ] [ 7:30 عصر ] [ علمدار ولایت ]
[ نظرات () ]
آیا میدانید دانه های برف چند نوع و به چه شکلهایی هستند ؟دانههای برف قطرههای یخ زده باران نیستند. فیزیک پیچیده نحوه تشکیل دانه های برف بر کسی معلوم نیست. تعدادی از انواع آنها را ببینید:
[ سه شنبه 90/11/18 ] [ 12:37 عصر ] [ علمدار ولایت ]
[ نظرات () ]
چند روز پیش بر روی پیراهن تعدادی از جوانان عکس چگوارا را دیدم واین موضوع واقعا مرا تکان داد تا احساس کنم در خصوص قهرمانان ملی خود بیشتر احساس وظیفه نمایم. واینکه آیا اسطورههای ما کمتر از شهید احمد شاه مسعود و چگوارا هستند. در همین مورد وصیت نامه سردار شهید حاج حسین خرازی فرمانده لشگر 14 امام حسین را نوشتم بسم رب الصدیقین [ شنبه 90/11/15 ] [ 4:54 عصر ] [ علمدار ولایت ]
[ نظرات () ]
بچه ها را اتاق بیرون کرد و در اتاق را بست . پدر که موجی می شود همیشه مادر همین کار را انجام می داد . این قدر پدر کتکش می زند که از حال می رود . از ش می پرسم : مادر چرا خودت هم فرار نمی کنی ؟ به من می گوید : اگه من هم بیام بیرون پدر خودش را می زند . [ جمعه 90/11/14 ] [ 11:9 صبح ] [ علمدار ولایت ]
[ نظرات () ]
مهر 1281 تولد [ چهارشنبه 90/11/12 ] [ 11:58 صبح ] [ علمدار ولایت ]
[ نظرات () ]
تجدید عهد و میثاق با خدا: پروردگارا بسوی تو روی آورم. و به ربوبیت تو گواهی دهم. و اعتراف کنم که تو تربیت کننده و پرورنده منی. و بازگشتم بسوی توست. مرا با نعمت آغاز فرمودی قبل از اینکه چیز قابل ذکری باشم....... [ سه شنبه 90/11/11 ] [ 11:19 صبح ] [ علمدار ولایت ]
[ نظرات () ]
به نام خدا خدای امتداد نور شهدا شهدایی که هنوز زنده اند وبه قول سید شهیدان اهل قلم (شهید سید مرتضی آوینی): پندار ما این است که شهدا رفته اند و ما مانده اینم اما حقیقت این است که زمان ما را با خود برده است و شهدا مانده اند. و این است رسم عشق ورزی به خدا. از فکه می گویم ، از رمل هایش... از قدم هایی که روی این خاک قدم برداشت چشمهایت را ببند و تصور کن میدان های مینی با عمق چهارده کیلومتر را . تصور کن نیروهایی را که بعد از عقب نشینی در بیابان های اینجا از تشنگی شهید شدند. تصور کن لبخند شهادت شهید آوینی را روی رمل ها. چشمهایت را ببند و تصور کن... اینجا شهدا نفس کشیده اند این روزها دیگر حال و هوای راهیان آسمان و سرزمین نور را گرفته ام. خیلی من را دعا کنید لطفا،به شدت محتاجم به دعای خیر دوستان.ممنون زیاد.
[ چهارشنبه 90/11/5 ] [ 9:0 عصر ] [ علمدار ولایت ]
[ نظرات () ]
بی حسین بن علی احساس پیری می کنم
نی که پیری بلکه احساس حقیری می کنم
گفت سائل از چه رو محکم به سینه می زنی؟
گفتـــم از آینـــه ی دل گــردگیـری می کنم
مپندار که تنها کربلائیان را بدان بلا آزموده اند، وسعت صحرای کربلا به اندازه همه تاریخ است، ای دل تو چه می کنی؟ می مانی یا می روی؟ داد از آن اختیار که ترا از حسین(ع) جدا کند. (سید مرتضی آوینی) [ جمعه 90/10/30 ] [ 9:31 صبح ] [ علمدار ولایت ]
[ نظرات () ]
درد دلم دوا شود به لطف صاحب الزمان
گره ز کار وا شود به لطف صاحب الزمان
اگر ملول و خسته ام اگر که دل شکسته ام
دلم ز غم رها شود به لطف صاحب الزمان
خدا به یمن او به ما روزی خود عطا کند
دفع بلا ز ما شود به لطف صاحب الزمان
اوست معز الاولیاء رمز اجابت دعا
اجابت دعا شود به لطف صاحب الزمان
اگر به من نظر کند شام غمم سحر کند
حاجت دل روا شود به لطف صاحب الزمان
ذره اگر که آفتاب شود به لطف بوتراب
خاک چو کیمیا شود به لطف صاحب الزمان
هر که شود به شور و شین، سینه زن غم حسین
زائر کربلا شود به لطف صاحب الزمان
اللهم عجل لولیک الفرج [ پنج شنبه 90/10/29 ] [ 6:29 عصر ] [ علمدار ولایت ]
[ نظرات () ]
|
|
[ طراحی : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |